کلمه MBTI مخفف عبارت Myers-Briggs Type Indicator است که در فارسی تحت عنوان سنخ نمای مایرز و بریگز (یا بهسادگی تیپ شناسی MBTI) ترجمه شده است.
تاریخچهٔ MBTI
پرسشنامه و نظریه امروزی که به عنوان MBTI مورد استفاده قرار میگیرد مدیون تحقیقات و پژوهشهای خانمها کاترین کوک بریگز و ایزابل بریگز مایرز است.
همزمان و با ترجمه کتاب سنخهای روانی یونگ در سال ۱۹۲۳ در آمریکا، مایرز و بریگز ایدهای که یونگ در آن کتاب مطرح کرده بود را با مشاهدات و نظریات خود همسو دیدند از این رو مصممتر شدند تا تحقیقات خود را روی افراد بیشتری مورد آزمون قرار دهند.
انگیزه اصلی آنان از این کار کمک به افراد برای درک بهتر خود و دیگران و آشنا شدن با جنبههای مختلف و نادیدنی وجودشان بود. مایرز و بریگز برای توسعه پرسشنامه خود از کمکهای تخصصی سنجشگران و روانشناسان کمک گرفتند و در نهایت در سال ۱۹۴۳ اولین پرسشنامه MBTI تحت عنوان Form A را منتشر کردند.
پس از این مایرز و بریگز به مدت بیست سال پژوهشهای خود را به منظور اعتباربخشی به پرسشنامه MBTI ادامه دادند تا اینکه در سال ۱۹۶۲ سازمان خدمات آزمونهای آموزشی (ETS) نسخهٔ پژوهشی ابزار MBTI را به طور رسمی منتشر کرد.
کاربرد MBTI
شخصیت شناسی برگرفته از تفکرات کارل گوستاو یونگ میباشد که سالیان سال در حال تحول بوده و هست. این علم امروزه در علوم انسانی و روانشناختی، کاربرد بسیاری دارد.
MBTI در حوزه کسبوکار، طراحی و تولید در صنایع مختلف استفاده میگردد و در حوزه منابع انسانی در خدمت سازمانها بوده و در انتخاب شغل مناسب، بسیار موثر بوده است.
علم شخصیت شناسی در حوزه روانشناسی، رفتار شناسی، تربیت کودک و روش مطالعه، بسیار پر کاربرد و در حل مشکلات زناشویی، انتخاب همسر, رفع مسائل و ارتباط موثر والدین با فرزندان، بسیار حائز اهمیت است. حتی امروزه بسیاری از دانشگاههای معتبر در سراسر دنیا قبل از انتخاب رشته با این روش سنجش استعداد انجام میدهند.
هدف تست MBTI
این تست یک تست روانشناسی نیست و قرار نیست مشکلات شخصیتی را تشخیص و درمان کند. همچنین، قرار نیست با کمک این تست بهترین شخصیت را پیدا کنیم و افراد را با توجه به نوع شخصیتی که دارند دسته بندی کنیم.
هدف اصلی تست MBTI این است که افراد با نوع شخصیت خود بیشتر آشنا شوند و درباره علایق و نقاط قوت خود بیشتر بدانند. در واقع این تست، قصد دارد عنوان کند که هیچ بهترینی در انواع تیپ شخصیتی وجود ندارد و هر فرد باید خود را با توجه به ارزشهایی که دارد بسنجد و به هیچ عنوان سراغ مقایسه خود با دیگران نرود.
مادههای آزمون MBTI
با انجام این آزمون شما متوجه میشوید که درونگرا هستید یا برونگرا، در جمعآوری اطلاعات شهودی هستید یا حسی، شخصیتی احساسی دارید یا منطقی و در سبک هدایت با جهان خارج ادراکی برخورد میکنید یا قضاوتی.
این آزمون شخصیت تفاوتهای روانشناسی را بر اساس چهار بخش متقابل یا دیکوتومی دستهبندی میکند که در نتیجه باعث ایجاد ۱۶ نوع تیپ شخصیتی میگردد. معمولاً این ۱۶ نوع با اشاره به حروف اول هر کلمه شناخته میشود.
افراد در برقراری ارتباط با دنیای اطراف به دو نوع درونگرا و برونگرا تقسیمبندی میشوند. بنا به تعریف مؤسسه مایرز-بریگز، تفاوت درونگرایی و برونگرایی در نحوه مدیریت انرژی و تأمین و هدایت انرژی خلاصه میشود.
افراد درونگرا( Introvert)
افراد درونگرا انرژی را از درون کسب میکنند و دایره ارتباطی محدودی دارند. به فعالیتهای ذهنی مانند مطالعه علاقمند هستند.
افراد برونگرا ( Extrovert)
افراد برونگرا انرژی را از دنیای بیرون کسب میکنند و در تصمیم گیریها واکنش سریعتری دارند.
افراد حسی ( sensor)
افراد حسی بیشتر اطلاعات خود از محیط را با استفاده از حواس پنجگانه دریافت میکنند. جزئی نگر هستند .
افراد شهودی ( intuitive)
افراد شهودی بیشتر از حس ششم خود بهره میگیرند و علاقه مند به چیزهایی که باید باشند، هستند. این افراد بیشتر وقت خود را رویاپردازی میکنند.
افراد احساسی( feeler)
افراد احساسی بیشتر تصمیمات خود را بر اساس احساساتشان میگیرند . فرد احساسی بیشتر تحت تأثیر فیلمها یا… قرار میگیرد.
افراد منطقی (thinker)
افراد منطقی تصمیمات و قضاوات خود را بر اساس منطق قرار میدهند.
افراد قضاوتی یا ساختارگرا ( judger)
افراد ادراکی یا منعطف ( perceiver )
ویژگی های بعد شخصیتی
اشخاص برون گرا: این اشخاص معاشرتی ، بیپروا ، پویا ، سرزنده ، پر قدرت ، امیدوار ، علاقمند به فعالیتهای مهیج و نیک بین به کامیابی خود و زندگی آتی ، ریز بین و در اجرا مصمم ، این اشخاص مشتاق تفحص و کندوکاو میباشند. برونگرا ها :
- از دیگران انرژی می گیرند.
- با صدای بلند فکر می کنند.
- دوست دارند مرکز توجه باشند.
- اطلاعات شخصی خود را به راحتی با دیگران در میان می گذارند.
- اول عمل و بعد فکر می کنند.
- بیشتر از گوش دادن، حرف می زنند.
- مشتاقانه با دیگران ارتباط برقرار می کنند.
اشخاص درون گرا: اشخصی محتاط ، غیر وابسته ، منزوی ، کمرو ، تودار ، یکجور و میانه رو ، علاقمند به انزوا و خلوتی دارند. درونگراها:
- از درون خود انرژی می گیرند.
- موضوعات را در ذهن خود ارزیابی می کنند.
- اطلاعات شخصی را به ندرت با دیگران در میان می گذارند.
- بیشتر گوش می دهند و کمتر حرف می زنند.
- اشتیاقشان را برای خود نگه می دارند.
- دوست ندارند مرکز توجه باشند.
- قبل از هر عملی فکر می کنند.
اشخاص حسی: اشخاصی که تمایل دارند با به کارگیری قوای مدرکه و حس بینایی و چشایی و شنیداری و لامسه به آن چیزی که در پیرامونشان سپری میشود . اشخاص حسی:
- به هر آنچه که در اطرافشان وجود دارد، توجه میکنند و آن را به خوبی درک میکنند.
- به آنچه که مطمئن و منسجم است، اعتماد میکنند.
- تنها در صورت قابل اجرا بودن، از ایدههای جدید استقبال میکنند.
- واقعگرا هستند.
- دوست دارند از مهارتهای موجود استفاده کنند.
- به زمان حاضر توجه دارند.
اشخاص شمی: ترجیح میدهند با دیدن “تصویر بزرگ از آنچه هست” و تمرکز بر پیوندها و ارتباطات موجود میان حقایق، اطلاعات را درک کنند. اشخاص شمی:
- ترجیح میدهند با درک و دیدن امکانات جدید ( خلاقیت ) و روشهای مختلف انجام کارها، اطلاعات را جمعآوری کنند.
- دوستدار ایدههای جدید(بدون توجه به قابل اجرا بودن یا نبودن) بوده و عاشق نوآوری و تخیلاند.
- برای نوآوری و تخیل بهای فراوان قائل هستند.
- دوست دارند مهارتهای جدید را بیاموزند.
- به اطلاعات دقیق توجه ندارند.
- به آینده توجه دارند.
اشخاص فکری: اشخاصی که در انتخابهایشان از عقل و منطق خود بهره میگیرند. اشخاص فکری:
- سعی دارند از لحاظ فکری خود را از یک موقعیت جدا کرده و بیطرفانه و به شکل عینی آن را آزموده و علت و معلول را تجزیه و تحلیل کنند.
- تحت تأثیر میل به موفقیت، انگیزه پیدا میکنند.
- در تصمیمگیری، تحلیلهای غیر شخصی دارند.
- عیب و ایرادها را میبینند و انتقاد میکنند.
- ممکن است بیترحم، بیاحساس و بیتوجه به حساب آیند.
- به حقیقت بیش از ادب بها میدهند.
- احساسات را در گرو منطقی بودن میپذیرند.
اشخاص احساسی: به عواطف سایرین دقت دارد ، احتیاجات وشایستگیها را میفهمد ، عواطف و هیجاناتش را بروز میدهد و براساس عواطف و احساسات خود عمل مینماید. اشخاص احساسی:
- نیازها و ارزشها را درک میکنند و احساساتشان را نشان میدهند.
- تحت تأثیر میل به قدردانی شدن، انگیزه پیدا میکنند.
- بهطور طبیعی علاقه به راضی کردن دیگران دارند.
- ممکن است بیش از اندازه احساسی و عاطفی ارزیابی شوند.
- به ادب بیش از حقیقت بها میدهند.
- برای هر احساسی ارزش قائلاند.
اشخاص داوری کننده: پیرو مقررات هستند و مطابق آن دستور کارهای خویش را تعیین مینمایند. اشخاص داوری کننده:
- بر انجام کارها در سر وقت تعیین شده پافشاری می کنند.
- اهدافی را در محل کار برای خود در نظر میگیرند تا به موقع به آنها برسند.
- ترجیح آنها اول کار و بعد بازی است.
- از اخلاق کاری بالایی برخوردارند.
- ترجیح میدهند بدانند که چه میکنند.
اشخاص ملاحظه کننده: مقررات را خودشان مشخص میسازند و در اجرای امور از پیش برنامه ریزی نشده یا کارهایی که به شتاب و عکس العمل سریع احتیاج دارند ، کامیابند. اشخاص ملاحظه کننده:
- ترجیح آنها اول لذت بعد کار است.
- زمان را منبعی تمام نشدنی میدانند.
- خود را با موقعیتهای جدید تطبیق میدهند.
- به چگونگی انجام کار تأکید دارند.
MBTI چیست؟
تست خوبی می تونه باشه
صد در صد همینطوره